اشغال شهرخرمشهر در اوايل آبان ماه 59 را شايد بتوان نوعي تراژدي ملي براي ايراني ها توصيف كرد؛ آن روز هيچكس دل و دماغ حرف زدن نداشت. آن روز، دلشوره بود و دلواپسي و خوف از آنكه ديگر نتوانيم خرمشهر را در نقشه جغرافيايي ايران به فرزندانمان نشان دهيم. شايد آن روزها براي اولين بار پس از قرارداد تركمانچاي، ايراني ها احساس شكسته شدن غرور ملي خود را تجربه مي كردند.
اما سوم خرداد وقتي خورشيده طلوع كرد، غرور ايرانيان نه تنها در سراسر كشور، بلكه در سراسر جهان ، دوباره شكوفه كرد. بچه هاي خرمشهر كه براي ديدن لحظه آزادي شهرشان لحظه شماري كرده بودند، آن روز در يك نبرد كاملا نابرابر ميان تانك ها با تفنگ 106 ها در دشت باز و بدون پستي و بلندي حومه خرمشهر، پيروز شدند و حماسه اي تكرار نشدني آفريدند.
... و سرانجام، شهيدان احمد كاظمي و حاج حسين خرازي كه به عنوان اولين نفراتي كه وارد خرمشهر شده بودند، از پشت بيسيم خبر از فرو ريختن دژهاي دشمن دادند تا نوبت نواختن سرود پيروزي برسد و بدينسان هويت ملي ايرانيان بعد از دو سال بازسازي مي شد.
|